نقّاره خونه | حامد زمانی، رضا هلالی
سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۰۶ ق.ظ
ای داد... یکی میگه با یه فریاد
راه میندازه داد و بیداد
بچمو آقا شفا داد
تو صحن گوهرشاد
یکی که دلش شکسته،
گوشهی صحنت نشسته
دخیل درداشو بسته
عاشق دل خسته
نشون به این نشونه
صدای نقّارهخونه
منو به تو میرسونه
ببین دلم خونه
میدونم روسیام
من اگه بیوفام
ولی عشقم اینه
عاشق این آقام
منتظر یه اشارم
هرچی که دارم، بذارم
دلمو زیارت بیارم
منی که آوارهم
/دلم اگه بیقراره
چشام اگه هی میباره
ولی دلم غم نداره
آقام دوسم داره
میشه شاهی کنی؟
منو راهی کنی؟
چی میشه به منم یه نگاهی کنی؟
هرکی که حاجتروا شد
گدا اومد پادشاه شد
عاشق آقام رضا شد
خادم آقا شد
منم اومدم گدا شم
کفتر گنبد طلا شم
ایشالا حاجت روا شم، خادم آقا شم
خوردم آب و دونهت
که شدم دیوونهت
آب زمزم کجا؟
آب سقاخونهت...