گزینههای روی میز | حامد زمانی
شاعر: محمّدمهدی سیّار
یک.
لحظه لحظه خاطرات بهمنی
که یکدفعه بهارشد
بهمنی که بوی گل گرفت و سوسن و
یاسمن
بهمنی که غرق شوق و شور بود
انفجار نور بود
دو.
سرزمینی که نگاش به آسمونه و
حسابش از زمین جداس
ذره ذره خاکش ازغرور و غیرته
سرزمینی که شن کویرشم
لشکر خداس
سه.
بغض ناتموم مادری
بالاسرِجنازهی پسر
بغضی که یهمرتبه صدا میشه
سکوتو میشکنه:
ای تموم بچههام فدای تو
یاحسین
این گلم نثارکربلای تو
یاحسین
چهار.
ایستادن یه نوجوون
بدون ذرهای
ترس و آرزو
روبهروی تانکهای روبهرو
پنج.
اهتزاز پرچم سهرنگ
روی گنبد مسجدی
که زخمی گلولههاس
خندههای مردمی که یکصدا میگن:
فتح شهرخون کار خداس
شش.
آسمونی که پر از نوای ربناس
آسمونی که غُرُق شده
با «شهاب» و «رعد» و «صاعقه»
با آیهی«ومارَمَیتُ اذ رَمَیت»
آسمونی که
کابوس کرکساس
هفت.
چشمه چشمه، موج موج
کوچه کوچه، رود رود
توخیابونا به هم رسیدن و یکی شدن
شکستن سردی دی وغرور اهرمن
***
حالا بازم بشمرم؟
اینا گزینههای روی میز ماس
حالا بازم بشمرید!
گزینههای روی میزتون چیاس؟
حالا بازم بشمرید!
همه میدونن این آخرای قصهی شماس:
هفت
شش
پنج
چهار
سه
دو
یک.