:: دلـ‌صــــدا ::

:: دلـ‌صــــدا ::

این‌که می‌گویم فقط بینی و بین الله:
فاطمه جان! بعدِ تو هم‌صحبتم شد چاه...

بایگانی

مکر شیطان | حامد زمانی

شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۲۰ ق.ظ

مکر شیطان

به این آتش برس! هیزم مهیّا کن، مهیّاتر

گلستانیم ما در آتش نمرود، زیباتر

مهیّا کن ولی خورشید محشر نیز در راه است

مهیّا کن ولی عمر تو کوتاه است؛ کوتاه است

بسوزان  و تماشا کن شهادت پوشی ما را

رقم کی میزند این شعله‌ها خاموشی ما را

اذانِ آه ما آتش‌زده طومار عصیان را

بسوزان تا رساتر بشنوی نام شهیدان را

سل الانوار هل لازلت یا شیطان نعسانا

(از این روشنایی‌های برآمده بپرس؛ آیا هنوز در خواب هستی ای شیطان؟)

لقد عدنا و فینا القلب للعلیاء لهفانا

(اینک ما به سمت نور بازگشته‌ایم و در سینه قلبی است که برای اوج آسمان‌ها می‌تپد)

أتی یهفو من الوجد؛ عظیم النهج و القصد

(دل ما اینکه به سمت سربلندی در جریان است در مسیری با شکوه و با هدفی بزرگ)

کسیف یخرق الدیجور فی مجلاه ایمانا

(همانند شمشیری که با جلایش تاریکی را شکافته و در جلوه‌اش جاری ایمان است)

و نحن الان فی طول المدی نجری الی الصبح

(و اینک ماییم که در تمام مسیرها به سمت صبح در جریانیم)

لنرسم خطونا فی النور و الآفاق مسرانا

(تا گام‌هایمان را در نور ترسیم کنیم و قدمگاهمان در آسمان‌ها باشد)

برایات الفدی فی ساحه الایمان اشرقنا

(با بیرق‌های ایثار در ساحت ایمان طلوع کردیم)

لماذا لا ننادی الموت ان الموت احیا

(چرا شهادت را به سمت خود نخوانیم؟ چرا که این مرگ ما را جاودانه کرده است)

مسلمانان، مسلمانان! مسلمانی ز سر گیرید

در این بتخانه ابراهیم باشید و تبر گیرید

به یک دریای واحد می‌رسند این رودها روزی

می‌آید از شبستان مساجد صبح پیروزی

بسوز ای سعی باطل، آخر این ماجرا با ماست

تو مکر آخر شیطانی و مکر خدا با ماست

الا ای از درون ویران، ببین آبادی ما را

بخوان از مشرق حق روشنای صبح فردا را

  • لایتنــــــــاهی ...

یازده سپتامبر

حامد زمانی