به سوی تو پرکشیدم؛ چیزی ندیدم جز نگاه تو
ازت ممنونم گذاشتی بازم ببینم روی ماه تو
- ۲۳ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۴۹
به سوی تو پرکشیدم؛ چیزی ندیدم جز نگاه تو
ازت ممنونم گذاشتی بازم ببینم روی ماه تو
تو خاک ما ستارههایی دفنن
که دلشون میخواست معما باشن
دست تو شناسنامههاشون میبردن
تا که شناسنامهی ماها باشن
شاعر: مهدی جهاندار
تضمین غزل: میلاد عرفانپور
تا چراغی در میان این شبستان روشن است
تا تنور نان گرم مرد چوپان روشن است
شک نکن! قصد پلنگ تیزدندان روشن است
امشب از داغی دوباره چشم ایران روشن است
یوسفی رفتهاست آری؛ وضع کنعان روشن است
شاعر: محمّدمهدی سیّار
متن شعر:
تو همین عکسا، این عکسای سیاه و سفید
هنوزم غوغای چشمهای تورو میشه دید
چشمهایی که این دنیا رو دید و دل برید
چشمهایی که این دنیا رو دید و دل برید
بیا و قصهمو خودت روایت کن
حالا خودت قضاوت کن!
اگه بدم چرا هوامو داری؟
ای داد... یکی میگه با یه فریاد
راه میندازه داد و بیداد
بچمو آقا شفا داد
تو صحن گوهرشاد
شعر از: علیرضا قزوه
نه مثل ساره ای و مریم، نه مثل آسیه و حوا
فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت زهرا
شکوه آسمون، خواب شهابا
فقط تو چشم تو تعبیر میشن
تو که فرمانده باشی توی دستات
تموم سنگها سجّیل میشن
باز امشب از تب تو شها تاب میخورم
باز از فرات خشک لبت آب میخورم
باز از نسیم کرب و بلا مست میشوم
میسوزم و سیاهی یکدست میشوم